علی جون و تابستون (2)94
سلام یه دونه ی خوشگل خوبی خاله جون مهربونم.. اینقدر قشنگ قشنگ صحبت میکنی که...ادم بعضی مواقع شک میکنه تو فقط 2 سالته!!!!!! مادرجون قصه ی بدنیا اومدن تو برات تعریف کرد میگی:من بیمالستان بوووووودم..تو و مامانی دریه(گریه)کردییییین...منو از تو اشغالا دراوردین...من دریه میکرررررردم؟حرفها و کلمه ها رو جالب میکشی..و به ک میگی ت. کلا یه پسر خوشجل و تودلبرو هستی مثل بچگی هات اون موقع ها.. خاله جونم خیلی از شیرین زبونی هات یادم نمی مونه. خاله جون نرگس بهت میگه باید سال 97 بری مدرسه.میگی:من سال 97 مدسه نمیلم. گاهی اوقات هم میگی من میخوام تییییف بخلم بلم مدسه دس بخونم. عاااااشق باغ باباحاجی ...
نویسنده :
مامان زهره
22:14